Sieben hundret drei und zwanzig

تاحالا تو زندگیم از هیچ احدی هیچ درخواستی نکردم

یا اگه درخواستی کردم رابطم جوری بوده باهاش

که انگاشتامون تو ماتحت هم بوده از صمیمیت

تازه با هزار هزار شرمندگی

این چیزی ام که میگم کاملا انگشت شماره

یه دونه نامه میخوام

یه نامه ای که پیوست مدارکم بکنم

زندگیم به این نامه بستگی داره در حال حاظر

دو هفته س داره میگه بزار میگم بچه ها بزنن برات

دیروز میگه اشکان فکر نکنم بتونم نامه رو بزنم

عه ! خوب خار ک۳ چرا دقیقا ؟!

تنها زحمتش اینه که یه پرینت بگیری

نه بار مالی برات داره نه بار حقوقی برات داره

نه زحمت رفت و آمد برات داره

نه توی کاری که داری انجام میدی اختلال ایجاد میکنه

چک ش رو که خودم دارم میدم

پولش رو که خودم دارم میدم

رفت و آمدشم که خودم دارم میکنم

دقیقا نه گفتنت واسه چیه !!!

با حساب بانکی من که داری کار میکنی

لنگ که میشی زنگ میزنی فلان کارو میتونی کنی ...

موقع دبی رفتنت که هماهنگیاش و باز ما باید بکنیم

تو تمام این سالها اولین چیزی بود که ازت خواستم

واقعا تنها کسی بودی که میتونستم تو زندگیم روت حساب کنم

ریدی به همش