احساس میکنم یه تصویری مثل تصویر
شروع کارتون های والت دیزنی درونم وجود داره
صب که میشه تصویر نزدیک قصر میشه
میره توی مرتفع ترین پنجره ی اتاق قصر
سرزمین خاک مقدس روی تخت خوابیده
بلبل ملبل ام نمیخواد دمه پنجره باشه دیگه خیلی رمانتیک میشه
همین دیگه
صبا از تو زیر زمین
دره تابوت و که وا میکنم
میرم دونه دونه اتاقای قصر و چک میکنم
تا برسم ب سرزمین خاک مقدس
رابین هود ام و دمش و بریدیم ولی احساس خطر میکنم بازم
که شبا نیاد دزدی یهو یا یه موقه در قصر باز نمونه شب
بی خیال
چن روز پیش تولدم بود
هزار و بیست و هشت ساله شدم
سرزمین خاک مقدس یه چیزی آورده
میزنی سر و صورت میشی هولووو
Kopfschmerzen...برچسب : نویسنده : kopfschmerzeno بازدید : 179